شعله ی آواز
درباره وب
لینک دوستان
برچسبها وب
لینک های مفید
یا جوادالائمّه (ع)
عمری است در سلام جوادالائمّه ام
مشمول فیض عام جوادالائمّه ام
ایمن ز هر گزندم و فارغ ز هر بلا
تا در پناه نام جوادالائمّه ام
سیمرغ قاف عزّ و سعادت به دام من
افتاد ، چون غلام جوادالائمّه ام
دارم دلی همیشه خریدار دوستی
زیرا که در مرام جوادالائمّه ام
هشیاری زمانه نخواهم برای خویش
سرمست تا ز جام جوادالائمّه ام
در حلقه ی اهالی عشقم که حلقه شد
بر گوش جان کلام جوادالائمّه ام
تاج شرف نهاد مرا بر سر آفتاب
زیرا غبار گام جوادالائمّه ام
مدحتگر هماره ی اویم که نزد دوست
آگاه از مقام جوادالائمّه ام
همواره محترم شمرند از سر خلوص
یاران به احترام جوادالائمّه ام
تا حشر بر زبان گره ام«خوش عمل»مباد
تا ناشر پیام جوادالائمّه ام.
عشق جواد...
(در منقبت حضرت امام محمد تقی علیه السلام)
یا امــــام الجواد ادرکنی
یا شفیـــــــع المعاد ادرکنی
جانشین ســــزای پیغمبر
مذهب شیعه را نهم رهبر
در بلاغت چو حضرت مولا
در فصاحت یگانه چون زهرا
صاحب حکمت خدا دادی
علم را بحر و حلم را وادی
اختر تابناک برج ولا
راهیان را به نور داده صلا
روشنی بخش عالم امکان
که نگنجیده در زمان و مکان
قرّةالعین دلگشای رضا
قوّةالظهر اولیای خدا
نورباران مدینه از قدمت
وز حضور وجود بی عدمت
شده بیت الرّضا چو خلد برین
از نفسهایت ای شریفترین
گام تا در بسیط خاک زدی
جهل را ضربه ی هلاک زدی
ذات حق را به اقتضای کمال
بودی آیینه ی جلال و جمال
علم دین را سرآمد اوتاد
شرح عهدین را مهین استاد
بهره مند از علوم قرآنی
نکته سنج و بلیغ و برهانی
معرفت را چو چشمه از صافی
نور چشم رجال اعرافی
از تو در اهتزاز بیرق حق
آمد ای آفتاب مطلق حق
علم و حکمت اگرنه زان تو بود
کمترین ریزه خوار خوان تو بود
ز علوم تو مات و سرگردان
چه افاضل چه دانشی مردان
ز تسلّط که داشتی به کتاب
علمای سلف هماره مجاب
عقلشان در شگفت و حیران بود
«ابن اکثم» یکی از آنان بود
در جوانی چو پیر فرزانه
صاحب منطق حکیمانه
فکر بکر تو عقده ها که گشود
همه از پرتو امامت بود
پایه ی دین احمد از تو قوی
وارث علم و بینش رضوی
دل چو بر مهر عارضت بستیم
به ولای تو از بلا رستیم
ای جوادالائّمه از کرمت
قسمتم کن زیارت حرمت
دل شیدای من به سینه مدام
همچو مرغی که اوفتاده به دام
آرزو داشت تا پرنده شود
دولت وصل را برنده شود
به سر تربت حسین رود
پر گشاید به کاظمین رود
با سکوت و سکون مصاف کند
دور قبر تقی طواف کند
سوزد آن جا چو شمع و آب شود
تا دعاهاش مستجاب شود
برسان ای خدای من چندی
آرزو را به آرزومندی
رفت عمری که در مقابل من
سوخت در حسرت تقی دل من
«خوش عمل» کی شود رسد به مراد
دل من جایگاه عشق جواد.
تاریخ : یکشنبه 101/11/9 | 10:8 عصر | نویسنده : عباس خوش عمل کاشانی | نظر
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 128
بازدید دیروز: 357
کل بازدیدها: 822320